معنی بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن, معنی بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن, معنی fjdاb jiاbj، josتdj rbkcا fcbاaتj اfتlاc lcbj، mاcb lcbj، تاxi mاcb lcbj، اyاx lcbj, معنی اصطلاح بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن, معادل بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن, بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن چی میشه؟, بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن یعنی چی؟, بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن synonym, بنیاد نهادن، نخستین قدمرا برداشتن ابتکار کردن، وارد کردن، تازه وارد کردن، اغاز کردن definition,